برداشت دوم
نقد و بررسي سينماي جهان
|
|
لینک دوم
وب سايت وبلاگ
Contact mymoview [at] gmail [dot] com
|
March 20, 2007
March 18, 2007 Window In The Skies By U2 The shackles are undone The bullets quit the gun The heat that’s in the sun Will keep us when there’s none The rule has been disproved The stone it has been moved The grave is now a groove All debts are removed ?Oh can’t you see what love has done ?Oh can’t you see what love has done ?Oh can’t you see what love has done ?What it’s done to me Love makes strange enemies Makes love where love may please The soul and its striptease Hate brought to its knees The sky over our head We can reach it from our bed You let me in your heart ...And out of my head, head ?Oh can’t you see what love has done ?Oh can’t you see what love has done ?Oh can’t you see what love has done ?What it’s done to me ...Oh, oh, oh, oh ...Oh, oh, oh, oh Please don’t ever let me out of you I’ve got no shame, oh no, oh no ?Oh can’t you see what love has done ?Oh can’t you see ?Oh can’t you see what love has done ?What it’s doing to me I know I hurt you and I made you cry Did everything but murder you and I But love left a window in the skies And to love I rhapsodize To every broken heart For every heart that cries Love left a window in the skies And to love I rhapsodize
:: 7:31 PM
::
به بهانه سالمرگ رحيم متقي ايرواني
March 08, 2007
بنيانگذار صنعت كفش ملی حدود يك دهه بعد از آن كه تجار تهران به رهبري حاجمحمد حسن امين الضرب مجلس وكلاي تجار را براي حفاظت از منافع خويش در برابر رقباي خارجي و فساد داخلي تاسيس كردند رحيممتقي ايرواني (در 21 بهمن ماه 1299) در خانوادهاي تاجر پيشه در محلهء مشير شيراز بهدنيا آمد. پدر وي ميرزا محمد كاظم متقي ايرواني از تجار مشهور شيراز بود و جد پدرياش حاج لطفعلي، ملك التجار. رحيم تحصيلات ابتدايي را در مدرسهء باقريهء شيراز گذارند و در سال 1313 به كالج انگليسها در اصفهان رفت. بعد از آن به مدرسهء شاپور شيراز برگشت و بعدها از دانشكدهء حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد. بعد از مشاغل و ابتكارات مختلف از جمله راه انداختن برق فسا و تاسيس پاساژي در شيراز رحيم ايرواني سرانجام كار خود را در صنعت كفش شروع كرد و به فاصلهء سه دهه فعاليت، پايههاي يكي از صنايع مهم و مدرن را پيريزي كرد. او گروه صنعتي بزرگي را توسعه داد كه در سالهاي پاياني مديريتش بر آن بيش از صد هزار جفت كفش روزانه در زميني به مساحت بيش از 45 هزار متر مربع در اسماعيل آباد توليد ميكرد. گروه صنعتي ملي مجموعهاي از شركتها بود كه تا سال 1357 به 52 شركت در زمينههاي مرتبط رسيد. بهاين سبب نام محمد رحيم متقي ايرواني به عنوان بنيانگذار صنعت كفشسازي مدرن در تاريخ صنعت در ايران به ثبت رسيد. رحيم بعد از پايان تحصيلات با فروش ارثيهء پدري كار تجارت كفش را با خريد دو دهنه مغازه در چهارراه گلوبندك تهران ( ساختمان استاندارد فعلي) آغاز كرده بود. دستيابي به انگيزههاي وي در شروع كار در اين بخش اقتصادي درسهاي خوبي براي كارآفرينان آينده ايران دربرخواهد داشت; فعاليتي كه سه دهه بعد در 1357 خاتمه يافت و ايرواني مجبور شد تا گروه صنعتي كفش ملي را در آن سال با هشت هزار نفر كارگر ترك كند. اما رحيم ،كفش ملي را در عمل رها نكرده بود و با ورود هر مدير جديدي براي او پيام ميفرستاد و آمادگي خود را براي كمك به راهاندازي و گسترش كفش ملي اعلام ميكرد. تقاضاهايي كه اغلب ناديده گرفته شد و بالاخره صنعتي كه او در دههء 30 تاسيس كرده بود در آغاز هزارهء سوم به نظر افتان و خيزان ادامهء مسير ميدهد. اما اين ميراث آنقدر پايدار است كه اگر از آن بهخوبي استفاده شود بازهم اين گروه رونق خواهد گرفت. رحيم ايراوني مدير برجستهاي بود كه مانند يك كاريزماي صنعتي اين گروه را بر اساس رهيافت اقتصادي كاملاً حساب شده و منطقي برنامهريزي و سازماندهي كرد. رهيافتي كه تنها از نبوغ او نشات ميگرفت. رهيافت او به واقع از سايرين متفاوت بود; نه شباهتي به رهيافت معمول سرمايهگذاري بر اساس آزمايش و خطا داشت و نه متكي بر رهيافت استفاده از ظرفيتها در هر بخش و رشتهء اقتصادي بود و نه براساس رهيافت سرمايهگذاري اقماري بلكه رحيم ايرواني با هوش سرشاري كه داشت تنها در صنعت كفش متمركز شد. رحيم متقي ايرواني ضمن آنكه از عظمت نتيجهء تلاشهايش بهخوبي آگاه بود كوچكترين مشكلات نيز نميتوانست از چشمش دور بماند. بهويژه اگر اين مشكلات مربوط به كاركنان و خانوادهشان ميشد كه توان حل آن را نداشتند. بنابراين مديران و كارگراني كه با رحيم ايراوني كار ميكردند حداقل در دو ويژگي وي متفق القول هستند: «او مديري با هوش بود كه هم به توليد ميپرداخت و هم نگران چگونگي توزيع ثمرهء آن بين تمامي عوامل توليد به ويژه كارگران بود يعني هم در توليد سختگير بود و نتيجه را براي همه ميخواست يعني عدالت اجتماعي. رحيم اين دو ويژگي متضاد را بهخوبي بههم پيوند داده بود و در آرزوي روز بازنشستگياش بود كه در زميني كه آن را در جنوب شهر انتخاب كرده بود بيمارستاني بسازد و باز بر آن مديريت كند اما اين بار مديريت بر توليد كالايي عمومي نه خصوصي. از اغلب كساني كه با او در اين گروه كار كردهاند ميتوان داستاني شنيد كه تمايل شديد او را به عدالت توزيعي گواهي ميدهد. رحيم به معني واقعي كارآفريني بود كه در بيثباتي سياسي و اجتماعي دههء 50 دست از سرمايه گذاري برنداشت و از هيچ چيز شكايت نميكرد. مگر يكبار و آن هنگامي كه در اوج توسعهء كارهايش متوقف شد و بار ديگر هنگامي كه مي خواست توليد كفش را در افغانستان راهاندازي كند كه اجل امانش نداد. او درست مانند مينياتوريستي بود كه چنان به ظرافتها و پيچيدگيهاي توليد كفش آشنا بود كه ميتوانست چشم بسته اين صنعت را در هر كجا راه اندازد. درست مانند آنچه كه در ايران نيم قرن پيش از اين كرده بود. بهاين لحاظ بعد از ترك ايران در آمريكا و مصر نيز اقدام به تاسيس كارخانه كرد. رحيم ايرواني سال گذشته در 12 اسفند ماه 1384 (سهمارس سال 2006) بعد از طي يك روز كامل كاري از اتاق كارش در ضلع غربي ساختمان محل سكونتش در يكي از خيابانهاي شهر لندن به خانه برگشت و درگذشت. منبع: روزنامه سرمایه
:: 5:24 PM
::
?!Why am I against the Movie 300
March 01, 2007
![]() .(It's a Movie with an incorrect historical basis and it insults Iranians(Persians Even though, the movie has an unique and fantastic visual technics but I'm still against the way that they have Portraited the Persians فیلم 300 از فردا به نمایش در می آید و در وبلاگ لگوماهی به طور کامل می توانید با این بمب گوگلی آشنا شوید. خلاصه اگر ایرانی هستید و برایتان اهمیت دارد، همانند جریان خلیج فارس (Persian Gulf) از این بمب گوگلی هم حمایت کنید. روی لینک زیر کلیک کنید: 300 the movie
:: 8:23 PM
::
These Paintings are Priceless
1) چوب حراج به 260 تابلوی معاصر در یک شرکت وابسته به وزارت صنایع (سهراب سپهری، آیدین آغداشلو، وزیری و...) که در اصل این تابلوها متعلق به خاندان لاجوردی بوده و پس از مصادره شدن کارخانه های آنها از جمله صنایع بهشهر، این آثار هم به وزارت صنایع رسیده و حالا هم پس از 28 سال قصد فروش آنها را دارد. چقدر روزنامه همشهری قشنگ نوشته که: زمانی دستگاه های دولتی که طبق قانون موظف بودند برای خرید آثار هنری هزینه کنند، اکنون به جای خرید، رو به فروش این آثار آورده اند. خلاصه امیدوارم این آثار به دست دلالان نرسد تا در حراج کریستی که اخیراً در دبی هم برپا شده به حراج گذاشته شوند. آدرس محل مزایده: تهران، شهرک غرب، خیابان ایران زمین، خیابان مهستان، جنب کلانتری، ساختمان نصر 10، تاریخ مزایده 15 اسفند 2) کچل کردن جک نیکلسون هم به خاطر حضور در فیلم جدید راب راینر می باشد، به نام The Bucket List's که به همراه مورگان فریمن نقش دو بیمار مبتلا به سرطان را بازی می کنند که از محل نگهداری و درمان خود فرار کرده تا در یک سفر جاده ای کارهایی که قبل از مرگ آرزو دارند تجربه کنند را انجام دهند. ![]() 3) در اون صحنه به یاد ماندنی مراسم اسکار که پس از دادن اسکار بهترین کارگردانی رخ داد فقط جای برایان دی پالما خالی بود که امیدوارم یک روزی بالاخره اسکارش را بگیرد.
:: 1:18 PM
::
|
|