برداشت دوم

نقد و بررسي سينماي جهان
 

لینک دوم

Revolutionary Road

Revolutionary Road

وب سايت

بالاترین

Flickr

YouTube

BBC Persian

Saturday Night Live

The New York Times

UK Film release schedule

وبلاگ




 

Contact

mymoview [at] gmail [dot] com

February 27, 2004

اسکار و يک شب به ياد ماندنی!!!

MovieZoneدر اين هفته هر چه مي خوانيد و می شنويد درباره مراسم اسکار و جوايز آن خواهد بود، به قول ووپی گلدبرگ:
!Because Baby It’s All About Me
محل نشستن تمامی مهمانان در سالن کداک هاليوود مشخص شده است و بيلی کريستال هم اين روزها مشغول مرور اجرای مراسم است، مراسمی که هر ساله با يک برنامه ريزی دقيق و با هماهنگی بسيار بالايي برگزار می شود. البته امسال به دليل مسائلی که جانت جکسون در يک پخش زنده تلويزيونی ايجاد کرد، مراسم با 5 ثانیه تأخير پخش خواهد شد!
طراحان لباس و مد اين روزها حسابی سرشان شلوغ شده است و نامزدهای اسکار هم در حال آماده کردن نطق های خود هستند. همچنين، افرادی چون فرانسيس فورد کاپولا، شان کانری، نيکلاس کيج، جيمی لی کرتيس، جان کوزاک، نيکول کيدمن، دايان لين، کويين لطيفه، جوليان مور، کريس کوپر، آنجلينا جولي، اوما تورمن و ... برای معرفی نامزدها تعیین شده اند. اسکار افتخاری امسال هم به بليک ادواردز داده خواهد شد.
در اين دو روزی که تا برگزاری مراسم اسکار باقی مانده، آخرين اخبار را به صورت لينک در ادامه اين مطلب قرار می دهم و در روز برگزاری مراسم هم که حدود ساعت 4 صبح به وقت ايران می باشد، سعی خواهم کرد، همزمان با مشخص شدن نتايج، آنها را در اينجا قرار دهم.

در حاشيه
:: تاریخچه اسکار ::
:: اسکار در سال های گذشته ::
:: اسامی کسانيکه در مراسم حضور خواهند داشت ::
:: چهره بازيگرانی که امسال نامزد جايزه اسکار شده اند ::
:: شايعاتی درباره مراسم اسکار امسال ::
عکس هایی از چارلیز ترون که در حال تمرین برای دادن اسکار می باشد.
:: عکس1 :: - :: عکس2 :: - :: عکس 3 ::
:: بیل موری در کنار صندلی اش در سالن کداک هالیوود! ::
:: صحبت های شهره آغداشلو در مراسم Spirit Awards ::
:: برندگان تمشک طلایی مشخص شدند ::

:: ::


February 23, 2004

:: The House Of Sand And Fog ::
خانه ای از شن و مه

MovieZoneمسعود امیر بهرانی(بن کینگزلی)، یک سرهنگ سابق ارتش شاه می باشد که پس از انقلاب به همراه همسرش، نادی(شهره آغداشلو) و دو فرزندش به آمریکا مهاجرت کرده است. او همچنان ظاهر و رفتار سابق خود را حفظ کرده، درحالیکه برای کسب درآمد به شغل هایی چون کارگری و فروشندگی رو آورده است و پس از اینکه دخترش با یک مرد ثروتمند ایرانی در آمریکا ازدواج می کند، برای اینکه بتواند زندگی آبرومندی برای خانواده اش فراهم کند و هزینه دانشگاه پسرش را در آینده تأمین نماید، تصمیم می گیرد که خانه ای را با قیمت بسیار ارزان در یک حراج خریداری کند و پس از مدتی آنرا با سودی بالا بفروشد. خانه ای ییلاقی، با یک منظره بسیار زیبا از دریا که یادآور زندگی گذشته آنها در ایران می باشد.
اما، این خانه متعلق به یک زن آمریکایی به نام کتی نیکولو(جنیفر کانلی) می باشد که هشت ماه پیش از همسرش جدا شده و به تازگی اعتیادش به الکل را ترک کرده است ولی به خاطر نپرداختن مالیات و عدم توجه به نامه ها و اخطارهای ارسالی، این خانه مصادره می شود و قبل از اینکه او بتواند با کمک یک وکیل تسخیری(فرانسیس فیشر) آنرا دوباره تصاحب کند، بهرانی آنرا در حراج خریداری می کند.
بنابراین، کتی تصمیم می گیرد شخصاً، خانه را پس بگیرد و در این کار یک افسر پلیس به نام لستر بردون(ران الدرد) به او کمک می کند ولی بهرانی در تصمیم خود بسیار جدی است.
در این فیلم شباهت های زیادی بین بهرانی و کتی وجود دارد، بطوریکه هر دو مسائلی را از خانواده خود پنهان می کنند و هر دو به آن خانه شدیداً نیاز دارند، بهرانی برای دفاع از زن و فرزندش و مراقبت از آنها و کتی که آن خانه یادآور دوران کودکی و تنها تکیه گاه او می باشد ولی با تمام کشمکش هایی که بر سر این خانه وجود دارد، در پایان تنها چیزی که اهمیت و ارزش خود را در برابر واقعیت از دست می دهد، همان خانه است.
MovieZone
داستان فیلم و به خصوص نحوه روایت آن بسیار غم انگیز است و با اینکه طرز زندگی و اعتقاد ایرانی ها را به خوبی به تصویر کشیده، از جمله نشان دادن اینکه ایرانی ها نسبت به سایر مهاجرها و حتی آمریکایی ها تمیزتر می باشند و حس مهربانی و انسان دوستی آنها را به ویژه در ارتباط بین نادی و کتی و یا حتی در صحنه ای که کتی تصمیم به خودکشی می گیرد، به خوبی نمایان ساخته است ولی شخصاً از پایان فیلم خوشم نیامد، شاید چون ایرانی ام!
بن کینگزلی نقش یک سرهنگ سابق ایرانی را به خوبی ایفا کرده است و با تغییراتی که در لهجه و چهره اش در طول فیلم ایجاد می کند، به نظر من کسی جز او نمی توانست این نقش را چنین واقعی بازی کند.
شهره آغداشلو هم که قبل از انقلاب در فیلم هایی چون سوته دلان(علی حاتمی) و گزارش(عباس کیارستمی) حضور داشته، اکنون با بازی در این فیلم، به گونه ای وارد سینمای حرفه ای هالیوود شده و در همین ابتدا به همراه بن کینگزلی نامزد جایزه اسکار شده است.
فیلم خانه ای از شن و مه توسط وادیم پرلمان، کارگردان روسی الاصل و بر اساس رمانی به همین نام از آندره دوباس ساخته شده است.
کارگردان: وادیم پرلمان
بازیگران: بن کینگزلی، جنیفر کانلی، شهره آغداشلو، ران الدرد، فرانسیس فیشر
126 دقيقه – درجه R


:: ::


February 11, 2004

MovieZone
اگر حداقل به يكي از موارد زير علاقه مند باشيد, از فيلم Le Divorce (طلاق), لذت مي بريد:
كشور فرانسه, زبان فرانسوي(تقريباً نيمي از فيلم به زبان فرانسوي مي باشد), نائومي واتس و كيت هادسن.
داستان فيلم از جايي آغاز مي شود كه ايزابل(كيت هادسن) براي ديدن خواهر حامله اش, راكسي(نائومي واتس) به پاريس سفر مي كند و در همان روز, شوهر راكسي به خاطر يك زن ديگر, او را ترك مي كند. بنابراين داستان بر روي مسائل طلاق گرفتن اين دو متمركز مي شود, البته بخشي از داستان هم به روابط ايزابل با دو مرد فرانسوي مي پردازد.
در جاهايي كه ما شاهد تقابل فرهنگ آمريكا و فرانسه هستيم, با لحظه هاي جالبي در فيلم مواجه مي شويم و اگرچه اين فيلم ضعف هاي بسياري دارد ولي فيلم سرگرم كننده اي مي باشد.
نكته ديگر حضور لسلي كارون(هنرپيشه قديمي فرانسوي) و گلن كلوز در نقش هاي فرعي فيلم است. اين فيلم توسط جيمز آيوري و بر اساس رمان دايان جانسون ساخته شده است.
:: گفتگو با نائومي واتس و كيت هادسن ::
:: عكس هاي نمايش افتتاحيه فيلم Le Divorce ::


:: ::


February 09, 2004

:: Mystic River ::
رودخانه مرموز

MovieZoneفيلم با صحنه بازي سه دوست به نام هاي جيمي, شان و ديو در يكي از محله هاي شهر بوستون آغاز مي شود و با اتفاقاتي كه براي ديو در آن روز مي افتد, پيش مي رود. سپس با يك فاصله زماني سي سال, دوباره زندگي آن سه دوست دنبال مي شود.
اكنون جيمي(شان پن), يك فروشگاه كوچك را اداره مي كند و با همسر دومش آنابت(لورا ليني) و سه دخترش زندگي مي كند, كيتي(امي روسام) دختر بزرگ جيمي كه حاصل ازدواج اول او مي باشد, عاشق پسري به نام براندن(تامس گيوري) است, درحاليكه جيمي اصلاً از اين پسر خوشش نمي آيد. شان(كوين بيكن), يك كارآگاه پليس در ايالت ماساچوست است و مدتي است كه از همسر حامله اش جدا شده است. ديو(تيم رابينز) هم به همراه همسرش(مارسيا گي هاردن) و پسر كوچكش زندگي آرامي را دارند, اگرچه هنوز تحت تأثير اتفاقات گذشته, از شرايط روحي مناسبي برخوردار نمي باشد.
سرانجام, يك شب ديو خيلي دير و با دستان خوني به خانه بر مي گردد, فرداي آن روز, جسد دختر جيمي درحاليكه به شدت مضروب شده است در يك پارك پيدا مي شود و تحقيقات در اين زمينه توسط شان و همكارش ويتي(لارنس فيشبورن) آغاز مي شود. همچنين جيمي كه در گذشته داراي سوء سابقه هم بوده, سعي مي كند قبل از پليس, قاتل دخترش را پيدا و به سزاي عملش برساند.
MovieZone
اساس فيلم برپايه روابط شخصي و اجتماعي سه دوست مي باشد كه در قالب يك فيلم جنايي نمايان شده است, فيلمي كه از همان ابتدا نشان مي دهد كه فراتر از يك فيلم جنايي است بطوريكه دوستي و روابط آنها در گذشته بر پيچيدگي داستان افزوده است. يكي از صحنه هاي تأثيرگذار فيلم, لحظه پيدا شدن جسد كيتي مي باشد كه پليس اجازه نزديك شدن جيمي به آن محل را نمي دهد و او در محاصره انبوه افراد پليس, فرياد مي زند كه آيا دخترش آنجاست يا نه, صحنه اي كه بسيار غم انگيز از آب در آمده است و نشان دهنده احساس جيمي نسبت به دخترش مي باشد. اصلاً قصد مقايسه ندارم ولي شان پن واقعاً در چند صحنه يادآور يك رابرت دونيور ديگر است و او يكي از بهترين بازي هايش را از زمان شيوه كارليتو در اين فيلم ارائه كرده است.
فيلمنامه رودخانه مرموز, توسط برايان هلگلند بر اساس نوول دنيس لهان نوشته شده است كه با كارگرداني كلينت ايستوود و بازي عالي بازيگرانش به يك فيلم عالي در ژانر جنايي تبديل شده است. همچنين, رودخانه مرموز بهترين فيلم كلينت ايستوود از زمان نابخشوده در مقام كارگردان مي باشد.
كارگردان: كلينت ايستوود
بازيگران: شان پن, تيم رابينز, كوين بيكن, مارسيا گي هاردن, لورا ليني, لارنس فيشبورن
137 دقيقه – درجه R


:: ::


February 07, 2004

:: Big Fish ::
ماهي بزرگ
MovieZoneاين فيلم شامل داستان هاي عجيب و باور نكردني درباره زندگي ادوارد بلوم(آلبرت فيني) مي باشد كه اكنون فردي سالخورده و در بستر بيماري بوده ولي همچنان با شور و هيجان داستان هاي عجيب و غريب زندگي اش را براي ديگران تعريف مي كند, داستان هايي كه با كاراكترهاي عجيب در يك دنياي افسانه اي اتفاق مي افتند كه البته تمامي آنها داراي يك صداقت و حقيقتي مي باشند.
داستان هاي ادوارد بلوم درباره سرگذشت دوران جواني اش و سفرها و تجربه هاي او در اين دوران مي باشد, طريقه آشنايي و ازدواجش با ساندرا(جسيكا لنگ), آشنايي و هم سفر شدن با كاراكترهايي چون يك انسان غول پيكر به نام كارل كه فردي خجالتي و مهربان مي باشد, يك رئيس سيرك(دني ديويتو) كه تبديل به گرگ مي شود, دو خواهر خواننده كره اي كه به يكديگر متصل مي باشند و همچنين يك زن جادوگر(هلنا بوهم كارتر) كه با يك چشم شيشه اي از آينده افراد خبر مي دهد و... .
البته با توجه به تمامي اين عجايب و محيط نامتعارف داستان ولي فيلم بسيار خوشبينانه و دوست داشتني به جلو مي رود, بطوريكه تمامي اين شخصيت ها در پايان, واقعي جلوه مي كنند و البته خلق چنين داستان هايي در قالب يك فيلم, تنها از عهده تيم برتون برمي آيد, كارگرداني كه در فيلم هاي قبلي اش هم وجود چنين شخصيت هايي سابقه داشته است.
در اين فيلم نقش دوران جواني ادوارد بلوم(آلبرت فيني) و همسرش(جسيكا لنگ) توسط ايوان مك گرگور و آليسون لومان ايفا شده است كه همانطور كه قبلاً هم گفته بودم, شباهت زيادي بين جسيكا لنگ و آليسون لومان وجود دارد كه به باورپذيري اين نقش بسيار كمك كرده است.
MovieZone
اين فيلم در ابتدا قرار بود توسط استيون اسپيلبرگ ساخته شود ولي سرانجام, تيم برتون آنرا با هزينه 70 ميليون دلار ساخت. همچنين همانطور كه استيون اسپيلبرگ براي فيلم هايش يك سازنده موسيقي متن ثابت دارد(جان ويليامز), تيم برتون هم دني الفمن را دارد كه اتفاقاً براي موسيقي متن اين فيلم, نامزد جايزه اسكار شده است. فيلمنامه اين فيلم توسط جان اگوست بر اساس رمان دانيل والاس, نوشته شده است.
كارگردان: تيم برتون
بازيگران: ايوان مك گرگور, آلبرت فيني, بيلي كراداپ, جسيكا لنگ, آليسون لومان, دني ديويتو, هلنا بوهم كارتر, استيو بوشمي
120 دقيقه – درجه PG-13



:: ::


February 05, 2004

:: Mona Lisa Smile ::

MovieZoneبا حضور بازيگراني چون جوليا رابرتز, كرستن دانست, جوليا استايلز, مگي گيلنهال و مارسيا گي هاردن, فيلم لبخند موناليزا مي توانست يك فيلم قشنگي از كار درآيد ولي علاوه بر اينكه فيلم چيزي براي گفتن ندارد, يك شكست هم براي جوليا رابرتز مي باشد.
به نظر من زنان شايد بهتر با اين فيلم ارتباط برقرار كنند, لبخند موناليزا درباره دنياي زنان در دهه 50 مي باشد و موقعيت و حقوق اجتماعي آنان را بازگو مي كند و همانطور كه در بين اسامي بازيگران مي بينيد, مردها در اين فيلم سياهي لشكر هستند!!! نويسندگان فيلم براي نوشتن فيلمنامه آن از نوشته ها و تجربه هاي هيلاري كلينتون, زماني كه در كالج ولسلي درس مي خواند, استفاده كرده اند, به قول راجر ايبرت, اين كالج به تمام زنان مي آموخت كه وظيفه آنان, ايستادن در كنار شوهرشان مي باشد و گويا هيلاري كلينتون بيش از اين آموخته است!!!
تنها نكته مثبت فيلم موسيقي و آهنگ هاي دهه 50 و 60 آن مي باشد به همراه آهنگ هايي كه توسط باربارا استرايسند, سلين ديون, مندي مور و ... خوانده شده است و البته پايان بندي زيباي فيلم به همراه صداي التون جان.


:: ::


Home

نقل مطالب اين صفحه با ذكر ماخذ بلامانع است