برداشت آينده

:: The Human Stain ::

داستان فيلم حول محور كاراكتر كولمن سيلك(آنتوني هاپكينز) مي گذرد, يك پروفسور شناخته شده كه در يكي از دانشگاه هاي معتبر نيوانگلند در حال تدريس مي باشد. اما پس از مدتي درگير يك مسأله نژادپرستي مي شود كه باعث آشكار شدن رابطه عاشقانه او با يك زن جوان(نيكول كيدمن) مي گردد و مجموعه اين عوامل, اعتبار زندگي شخصي و حرفه اي او را تحت تأثير قرار مي دهد...

اين فيلم توسط رابرت بنتون, ساخته شده كه براي فيلم هايي چون كريمر عليه كريمر و جاهايي در قلب, برنده جايزه اسكار شده است.
بازيگران: آنتوني هاپكينز, نيكول كيدمن, گري سينيز, اد هريس
كارگردان: رابرت بنتون
:: گالري عكس ::
:: تيزر فيلم ::
تاريخ اكران: Sept. 26, 2003

:: 4:12 PM ::

:: Bruce Almighty ::
بروس توانا

بروس نولان(جيم كري), يك گزارشگر اخبار تلويزيوني مي باشد كه با دوست دخترش, گريس(جنيفر آنيستون) زندگي مي كند, بروس نسبت به جهان و خدا ديدگاهي تمسخرآميز دارد. و به دنبال سپري كردن يك روز نه چندان خوب كه با اخراجش و بد شانسي هاي ديگر همراه است, از وضع موجود به خدا شكايت مي كند و از خدا مي خواهد كه به او هم توجه كند. سرانجام, خدا در قالب يك انسان(مورگان فريمن) ظاهر شده و در جواب او, تمام قدرتهاي خدايي اش را به او مي بخشد و از او مي خواهد كه اين وظيفه بزرگ را برعهده بگيرد تا بفهمد, خدا بودن هم چندان آسان نيست!!!

مورگان فريمن, با آن لباس سفيد رنگ در نقش خدا بسيار خوب و قوي ظاهر شده و جنيفر آنيستون هم در كنار جيم كري به عنوان دوست دختر او و معلم يك مهد كودك, توانايي اش را بيش از گذشته در سينما نمايان ساخته بطوريكه علاوه بر سريال تلويزيوني Friends مي تواند در فيلم هاي كمدي هم موفق عمل كند.
و اما جيم كري كه شخصاً از بازي بچه گانه اش در فيلم هاي سالهاي نه چندان دور, حالم بهم مي خورد. اگرچه در اين فيلم پس از دو فيلم تقريباً جدي به همان سبك گذشته برگشته ولي اين بار كمتر از آن شيوه استفاده كرده و به نوعي از تجربه هاي قبلي اش به خوبي درس گرفته و در اين فيلم بسيار خوب ظاهر شده, البته همچنان بهترين بازي جيم كري را در فيلم The Truman Show مي دانم كه با توجه به تحسين همگان, آن سال حتي نامزد اسكار هم نشد!

در مورد فيلم هم بايد گفت تا قبل از ملاقات بروس با خدا, نكته جالبي در فيلم ديده نمي شود ولي پس از آن, شوخي هاي فيلم آغاز مي شود و در انتها هم با يك پايان خوش و مورد انتظار به اتمام مي رسد. از صحنه هاي جالب فيلم, مي توان به شوخي بروس, با ماه و ستاره ها اشاره كرد, همچنين در صحنه اي بروس از خدا مي خواهد كه نشانه اي برايش بفرستد و ناگهان يك كاميون پر از علائم راهنمايي و رانندگي از كنارش عبور مي كند!!!

كارگردان فيلم, تام شدياك قبلاً در فيلم هايي چون Liar Liar و Ace Ventura: Pet Detective با جيم كري كار كرده و پارسال هم فيلم Dragonfly با بازي كوين كاستنر و كارگرداني او به نمايش درآمد.

بازيگران: جيم كري, جنيفر آنيستون, مورگان فريمن, ليزا والتر, نورا دان
كارگردان: تام شدياك
:: گالري عكس 1 ::
:: گالري عكس 2 ::

101 دقيقه – درجه PG-13

:: 8:41 PM ::

برداشت آينده

Intolerable Cruelty

يك وكيل ماهر در بورلي هيلز(جورج كلوني) با پاپوش درست كردن براي همسر موكلش(كاترين زتا جونز), شرايط طلاق موكلش را بدون پرداخت حق همسر, فراهم مي كند. پس از اين جريان, زن تصميم بر انتقام مي گيرد و با وكيل مدافع ازدواج مي كند تا همان زندگي گذشته را براي شوهر جديد ايجاد كند, غافل از اينكه در اين روند, عاشق او مي شود...

بازيگران: جورج كلوني, كاترين زتا جونز, جفري راش, بيلي باب تورنتون
كارگردان: جوئل كوئن
:: گالري عكس ::
:: تيزر فيلم ::
تاريخ اكران: October 10, 2003

:: 9:55 PM ::

:: 28 Days Later ::
28 روز بعد

بهترين كاري كه مي توانيد انجام دهيد, دعا كردن است, براي يك مرگ بي درنگ و نسبتاً بدون درد دعا كنيد.

در نتيجه حمله طرفداران حقوق حيوانات به يك مركز تحقيقات آزمايشگاهي, يك ويروس بسيار قوي و خطرناك در كشور انگلستان شايع شده است, كه از طريق خون منتقل مي شود و درعرض چند ثانيه اثر مي كند. اين ويروس افراد مبتلا را به حالت يك قاتل جنون آميز در مي آورد. سرانجام, در عرض 28 روز اين ويروس كل كشور را در بر مي گيرد و يك گروه از بازمانده ها, تلاش خودشان را براي رهايي از اين وضعيت آغاز مي كنند, البته با توجه به اين نكته كه اين ويروس كشنده تنها چيزي نمي باشد كه آنها را دچار وحشت مي كند...

اين فيلم بر اساس فيلمنامه الكس گارلند و كارگرداني دني بويل, ساخته شده كه قبلاً در فيلم ساحل با يكديگر همكاري داشته اند. دني بويل در كارنامه اش فيلم TrainSpotting و دو فيلم ديجيتالي Strumpet و Vacuuming Completely Nude In Paradise كه براي شبكه بي.بي.سي ساخته, نيز ديده مي شود.

علت آنكه داستان فيلم 28 روز بعد آغاز مي شود, اين مي باشد كه تماشاگر با نگاه به گذشته, شروع به باز كردن گره هاي داستان مي كند. در داستان تعدادي سرنخ وجود دارد كه تماشاگر با استفاده از تصوراتش آنها را در كنار هم قرار مي دهد. البته به همراه ترس و وحشتي كه در طول فيلم با آن رو به رو مي شود.

28 روز بعد, يك فيلم ترسناك نسبتاً قابل قبول مي باشد كه با همان روند خوب آغازين, به اتمام نمي رسد. يكي از ويژگيهاي اين فيلم, عدم تلاش بازمانده ها براي مقابله با ويروس مي باشد, بر خلاف فيلم هاي مشابه كه در پايان, چند تن به عنوان قهرمان و نجات دهنده شناخته مي شوند, در اينجا تنها كاري كه بازمانده ها در مقابل چنين ويروسي مي توانند انجام دهند, فرار كردن براي رهايي موقت مي باشد به گونه اي كه زندگي پس از مبتلا شدن, بي معني مي شود!!!
و البته با توجه به پايان فيلم, همانند اكثر فيلم هاي ترسناك, احتمال ساخته شدن قسمت دوم نيز وجود دارد.

كارگردان: دني بويل
بازيگران: سيليان مورفي, نائومي هريس, كريستوفر اكلستون, مگان بورنز, بريدان گليسون

:: گالري عكس ::
108 دقيقه – درجه R

:: 12:05 AM ::

:: The Good Thief ::
دزد خوب

او پول را نمي خواهد, او چيزي را كه پول نمي تواند بخرد, مي خواهد.

داستان فيلم درباره يك دزد و قمارباز باسابقه به نام باب با بازي نيك نولتي مي باشد كه اكنون به هروئين معتاد شده ولي پس از مدتي تصميم به ترك آن مي گيرد و با جمع كردن يك گروه, سعي مي كند براي آخرين بار به يك كازينو در سواحل جنوب فرانسه, دستبرد بزند و البته به دليل سابقه اش در تمام مدت توسط يك پليس به نام راجر با بازي چكي كاريو تحت نظر مي باشد. در كنار اين خط داستاني, باب براي نجات دادن يك دختر جوان روسي از دست يك تبهكار, سرپرستي او را برعهده مي گيرد. در كل باب يك مرد خوب و همچنين يك دزد خوب مي باشد بطوريكه راجر نمي خواهد او را دستگير كند بلكه مي خواهد او را نجات دهد به همين دليل به همكارش مي گويد قبل از اينكه او كاري انجام دهد, موضوع را كشف كن...!!!

اگرچه داستان فيلم شباهت زيادي به فيلم هايي چون يازده يار اوشن و فيلم هاي مشابه ديگر دارد ولي ساختار فيلم با چنين فيلم هايي كاملاً متفاوت مي باشد. دزد خوب, بازسازي نيل جردن از فيلم فرانسوي سال 1955 با نام Bob Le Flambeur مي باشد, در كل, يك فيلم مستقل كه به دنبال فروش نيست بلكه در سكوت به دنبال ارائه يك موضوع ساده و نه چندان نو به شيوه اي بديع مي باشد. از نكات جالب فيلم حضور امير كاستوريتسا, كارگردان معروف به عنوان بازيگر در اين فيلم مي باشد, همچنين حضور كوتاه رالف فاينس به عنوان خريدار تابلوهاي نقاشي كه قرار است از كازينو سرقت شوند.
در كنار طرح داستاني فيلم و كارگرداني, بايد بازي عالي نيك نولتي را هم قرار داد كه يكي از بهترين نقش هايش را در اين فيلم ارائه داده است, شخصاً هيچ وقت از نيك نولتي خوشم نمي آمد ولي به هر حال اين يك بار قضيه برعكس شد.

بازيگران: نيك نولتي, چكي كاريو, جيسون فلمينگ, امير كاستوريتسا, رالف فاينس
كارگردان: نيل جردن
109 دقيقه – درجه R

:: 6:20 PM ::

نوشته زير هيچ ربطي به سينما ندارد!!!

در روزهاي 19 و 20 تير, دومين دوره مسابقات تنيس ستارگان جهان در مجموعه ورزشی انقلاب تهران برگزار شد.
كه اين دوره, هم از نظر كيفيت و هم از نظر استقبال تماشاگران خيلي بهتر از دوره اول بود, البته بعضي از تماشاگران بايد ياد بگيرند كه تماشاي تنيس و تشويق كردن آن, مثل فوتبال و ورزش هاي ديگر نيست!!! كه اين به برگزار نشدن چنين مسابقاتي در كشور بر مي گردد. در كل, هدف اصلي برگزاري اين مسابقات علاقه مند كردن جوانان به اين ورزش بود.
اما جداي از خود مسابقات كه جالب و قابل توجه بود, در پايان مسابقات براي اولين بار در ايران آتش بازي و رقص نور برپا شد كه در اثر آن, بيشتر تماشاگراني كه پس از اتمام مسابقه در حال ترك استاديوم بودند, به جايگاه هاي خود برگشتند و حتي به حالت ايستاده اين مراسم باشكوه را تماشا كردند.
به هر حال اميدواريم كه سومين دوره هم بسيار باشكوه تر برگزار شود.
براي ديدن عكس هاي اين مسابقات مي توانيد از لينك هاي زير استفاده كنيد:
گالري يك - گالري دو

:: 12:18 PM ::

چه جالب, يادم بود كه پارسال همين روزها شروع به وبلاگ نويسي كردم ولي تاريخ دقيقش يادم نبود, وقتي چك كردم ديدم اولين نوشته ام را در تاريخ 18 تير پست كرده ام, البته پارسال, خبر خاصي نبود و مثل امسال همه جا را تعطيل نكرده بودند!!! اولين مطلبي هم كه نوشتم درباره فيلم هاي اتاق وحشت و جنگ هاي ستاره اي: حمله كلونها بود.
و به اين ترتيب برداشت دوم هم يكساله شد.


برداشت آينده:
Kill Bill
بيل را بكش

تاريخ نمايش: 10 اكتبر 2003
داستان فيلم درباره يك قاتل به نام عروس با بازي اوما تورمن مي باشد كه در مراسم عروسي اش توسط بيل(ديويد كارادين) و گروهش مورد اصابت گلوله قرار مي گيرد و پس از پنج سال كه از حالت اغما در مي آيد, تصميم مي گيرد از تمام كسانيكه زندگي او را نابود كرده اند, انتقام بگيرد و هدف آخر او بيل مي باشد.
بازيگران: اوما تورمن, ديويد كارادين, لوسي ليو
كارگردان: كوئنتين تارانتينو
گالري فيلم
تيزر فيلم

پشت صحنه:
1) بيل را بكش با شش سال فاصله از فيلم جكي براون, چهارمين فيلم كوئنتين تارانتينو مي باشد كه با توجه به تيزر تبليغاتي آن, فيلمي كاملاً متفاوت با فيلم هاي قبلي تارانتينو خواهد بود, اين فيلم در كشور چين فيلمبرداري شده و صحنه هاي نبرد فيلم همانند فيلم هاي كونگ فويي چيني ساخته شده است.
2) در ابتدا قرار بود وارن بيتي نقش بيل را بازي كند كه بعداً اين نقش به ديويد كارادين رسيد.
3) تارانتينو نزديك يكسال به دليل حامله بودن اوما تورمن صبر كرد تا فيلم را با حضور او كه انتخاب اولش بود, بسازد.

:: 8:57 AM ::

مي خواهند سينما را دوباره زنده كنند!!!

به نظر مي رسد با صحبت هايي كه درباره آزادسازي نمايش فيلم هاي خارجي شده است و با تبليغات اين جور فيلم ها در روزنامه ها, قرار است به زودي ما شاهد نمايش فيلم هاي سينماي جهان در سينماها باشيم تا افراد بيشتري به سينما بروند!!!

ولي هدف از سينما رفتن تنها به قصد تماشاي فيلم نيست, آن هم فيلم هايي چون تفنگدار, سيزدهمين سلحشور, پينوكيو, The Shipping News و ... كه از مزخرف ترين فيلم هاي سينماي جهان مي باشند و شايد به اين دليل انتخاب شده اند كه صحنه سانسوري كمتري دارند, در حاليكه اگر خشونت داشته باشند و حتي فيلم در كشور خودش داراي محدوديت نمايش براي سنين خاص بوده است, در اينجا همه مي توانند فيلم را ببينند.
سينما علاوه بر نمايش فيلم شامل وسائل و امكانات رفاهي, تجهيزات صوتي و تصويري قابل توجه البته منظورم Dolby Sound موجود نيست!! و احترام مسوولين سينما به مراجعين مي باشد.
به هر حال همان يك ذره اعتباري هم كه سينماي ايران توسط كارگردانان ايراني با تمام محدوديت ها در داخل و خارج كشور بدست آورده بود, در حال نابود شدن است, آن هم نه با فيلم هاي روز و مطرح سينماي جهان بلكه با فيلم هاي دسته دوم ديروز سينماي جهان!!!
فيلم هايي كه ما حتي در خانه هم حاضر به ديدن آنها نيستيم, چه برسد در بهترين سينماي تهران, راستي اصلاً چنين سينمايي در پايتخت داريم؟!

:: 11:45 PM ::

بازگشت دوم

در اين يك ماه كه نبودم, كلي خبر و اتفاق در عرصه سينما افتاده كه نمي دانم از كجا شروع كنم, پس فعلاً اينها را بخوانيد تا بعداً از يك جايي شروع كنم.

درگذشت گريگوري پك و كاترين هيپورن از تلخ ترين وقايع اين يك ماه بودند, با اين حساب بخش Memoriam مراسم اسكار در سال آينده دو بازيگر مطرح سينما را تا الان در بر خواهد داشت.


كوين كاستنر هم پس از چهار سال با دوست دخترش ازدواج كرد(البته اين ازدواج دوم كوين كاستنر مي باشد), حالا اين آقاي بن افلك كي مي خواد دست جنيفر لوپز را بگيره و ببره خونه بخت, خدا مي دونه البته تام كروز و پنه لوپه كروز هم از اين قاعده مستثنا نيستند!!!



قسمت دوم فرشتگان چارلي هم در صدر جدول فروش قرار گرفت كه به احتمال زياد با نمايش قسمت سوم ترميناتور و قسمت دوم قانوناً بلوند در اين هفته, اين مكان را از دست خواهد داد .


اما در مورد فيلم ها:
فيلم Son Of The Bride محصول كشور آرژانتين كه پارسال نامزد اسكار بهترين فيلم خارجي زبان شده بود, يكي از زيباترين و تأثيرگذارترين فيلم هايي مي باشد كه در اين چند سال ديده ام(تا حالا به غير از فيلم زندگي زيباست, از يك فيلم غير انگليسي زبان خوشم نيامده بود).
Matrix Reloaded زياد جالب نبود, اگر دنياي متريكسي اين بود, من همان دنياي ماشيني را ترجيح مي دهم, قسمت اول علاوه بر جلوه هاي ويژه روي مفهوم و نگرش فيلم هم كار شده بود, اين يكي فقط جلوه هاي ويژه را مورد توجه قرار داده بود البته به همراه مونيكا بلوچي!!!
فيلم Avanti دومين فيلم رنگي كه از بيلي وايلدر ديده ام كه خود بيلي وايلدر از اين فيلم زياد راضي نبود ولي به نظر من خيلي شبيه فيلم آپارتمان او بود و من از فيلم خيلي راضي هستم!!!





نسخه 1956 The Man Who Knew Too Much به كارگرداني آلفرد هيچكاك كه بازسازي فيلم 1943 خود او مي باشد, من هر چه سعي كردم نتوانستم آلفرد هيچكاك را در فيلم پيدا كنم(چون آلفرد هيچكاك در اكثر فيلم هايش در يك صحنه كوتاه ظاهر مي شود) البته اين يكي, از فيلم هاي معدود او مي باشد كه در چند لوكيشن متفاوت فيلمبرداري شده و جمعيت زيادي در فيلم حضور دارند. در اين فيلم جيمز استوارت و دوريس دي بازي مي كنند و اين فيلم برنده اسكار بهترين آواز "هرچه بخواهد بشود, مي شود" شده است.

:: 11:45 PM ::